پیشگفتار:
یکی از چشم اسفندیارهای زندگی در اینجا آشنایی با زبان و فرهنگ است. کمتر کسی را پیدا میکنی که خاطرات بامزه در این مورد نداشته باشد. یکی از اتفاقاتی که برای خودم پیش آمده را در اینجا (روزی که وایر ما کراس کرد!) نوشتهام.
چند روز پیش داستان زیر را از یکی از دوستانم شنیدم و آن قدر تکاندهنده بود که تصمیم گرفتم با کسب اجازه از ایشان، آن را اینجا بازگو کنم.
داستان:
یک نفر بود که میگفت همکلاسیها و استادهای من خیلی نژادپرست هستند. توی جلسات بحث و گفتگوی علمی دانشگاه هر وقت که نوبت به من میرسد و من حرف میزنم بهم میگند:
I know where you are coming from
بعد بندهخدا میخواست سر این قضیه دانشگاهش رو ول کنه.
توضیح داستان:
معنی لغوی جملهای که همکلاسیها و استادهای ایشان میگفتند به فارسی میشود «من میدونم شما از کجا داری میآی (از کجا اومدی)» که مودبانه و محترمانه نیست. راستش را بخواهید تحمل فشار روانی ناشی از این برخورد آن هم در یک فضای دانشگاهی برای هیچکس ساده نیست.
اما حالا اجازه بدهید از گوگل و واژهنامههای آنلاین کمک بگیریم و معنی این جلمه را پیدا کنیم. معنی این جمله یا اصطلاح این است که «من رویکرد و دیدگاه شما [درباره این موضوع] رو میفهمم»!
با پیدا کردن معنی این جمله احتمالا شما هم به این نتیجه رسیدهاید که این داستان فقط و فقط یک سوءتفاهم بوده است.
پسگفتار:
بسیاری از این دست اتفاقات زبان و فرهنگی معمولا به داستانهای خندهدار و خاطرات دورهمیها ختم میشوند ولی کم نیستند آنهایی که باعث آزار و اذیت یک نفر شدهاند و حتی زندگیاش را به کلی تغییر دادهاند.
گزیده:
محدودیتهای زبان من به معنای محدودیتهای دنیای من است. لودویگ ویتگنشتاین
دیدگاهتان را بنویسید