دکتر خوب (Good Doctor) سریال جذابی است؛ البته اگر نیمچه علاقهای هم به پزشکی و جراحی دارید، پیشنهاد میکنم آن را نبینید، چون بخش مهمی از سریال، بیانگر سختیهای کار پزشکان جراح است. دست همهی پزشکان دلسوز درد نکند. امیدوارم همیشه تندرست و شاد باشند.
نقش اصلی داستان سریال، پزشک جوانی است به نام شاون مورفی(Dr. Shaun Murphy) که دورهی رزیدنتی خود را در یک بیمارستان میگذراند. او دارای بیماری اوتیسم است و آرون گلسمن (Dr. Aaron Glassman)، رییس بیمارستان، که با وی آشنایی قبلی دارد برای آن که مجوز حضور وی در بیمارستان را از کمیتهی بیمارستان دریافت کند، قول میدهد که اگر شاون دچار اشتباهی شد، شاون را از بیمارستان اخراج کند و خودش نیز از ریاست بیمارستان استعفا بدهد. رییس بخش جراحی، دکتر مارکوس اندروز (Dr. Marcus Andrews)، از این موضوع استقبال میکند، چرا که گزینهی بعدی ریاست بیمارستان بعد از دکتر گلسمن است.
روش کار بیمارستان این است که پزشکان رزیدنت در قالب یک تیم، زیر نظر پزشکان جراح بیمارستان کار میکنند. در یکی از قسمتها شاون در تیمی است که زیر نظر دکتر نیل ملندز ( Dr. Neil Melendez) کار میکند. پزشکان رزیدنت در اتاق عمل به همراه پزشک جراح حضور پیدا میکنند و وی را در انجام عمل جراحی همراهی میکنند تا آموزش ببینند.
در یکی از قسمتها، شاون میفهمد که دکتر گلسمن (رییس بیمارستان؛ که رابطهی نزدیکی هم با او دارد) بیمار است و دچار سرطان مغزی شده است. این اتفاق باعث میشود که شاون موقع عمل جراحی تمرکز نداشته باشد و با فشار نامتعارف یکی از ابزارهای پزشکی، به بیمار آسیب بزند و بیمار بعد از عمل جراحی، کماکان شرایط نامساعدی داشته باشد. دکتر اندروز (رییس بخش جراحی) از موضوع خبردار میشود و دکتر ملندز، مدیر شاون مورفی، را تحت فشار قرار میدهد. یادتان باشد که اشتباه شاون مساوی است با اخراج وی و استعفای گلسمن و ریاست اندروز؛ (اندروز هنوز نمیداند که گلسمن بیمار است)
حالا بعد از عمل جراحی و ناپایدار بودن وضعیت جسمی بیمار، آنها حدس میزنند که مشکل از کجاست ولی مطمئن نیستند. بیمار دوباره به اتاق عمل برده میشود. دکتر ملندز مشغول جراحی است اما مطمئن نیستند این کار باعث درمان بیمار شود.
و اما بخش مهم داستان و گفتگوی شاون و دکتر ملندز موقع عمل جراحی ….
شاون: میتونم من انجام بدم؟
ملندز: این کار خیلی حساسیه
شاون: نه، این طور نیست. ممکنه جواب بده، ممکنه جواب نده. اگر ایدهی من اشتباه باشه، بیمار به محض این که مرحلهی بعدی رو انجام بدیم، میمیره. شما نباید با تبعات (عواقب) این اتفاق زندگی کنی. (مسئولیت تبعات اشتباه من نباید به دوش شما بیفته )
ملندز: هر اتفاقی که توی این اتاق بیفته، مسئولیتش بر عهدهی منه. ما با هم این کار رو انجام میدیم.
ای کاش همهی ما یاد میگرفتیم؛ و بزرگترها بیشتر!
دیدگاهتان را بنویسید