سلام.
حال همهی ما خوب است.
ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور
که مردم به آن شادمانی بی سبب میگویند.
با این همه عمری اگر باقی بود٬
طوری از کنار زندگی میگذرم که نه زانوی آهوی بی جفت بلرزد
و نه این دل ناماندگار بی درمان…
تا یادم نرفته است بنویسم حوالی خوابهای ما سال پربارانی بود
میدانم همیشه حیات آنجا پر از هوای تازهی باز نیامدن است
اما تو لااقل حتی هر وهله، گاهی، هر از گاهی
ببین انعکاس تبسم رویا شبیه شمایل شقایق نیست؟
راستی خبرت بدهم خواب دیدهام
خانهای خریدهام
بیپرده، بیپنجره، بیدر، بیدیوار
هی بخند
بیپرده بگویمت
چیزی نمانده است من چهل ساله خواهم شد
فردا را به فال نیک خواهم گرفت.
دارد همین لحظه یک فوج کبوتر سفید از فراز کوچه ما میگذرد
باد بوی نامهای کسان من میدهد.
یادت میآید رفته بودی خبر از آرامش آسمان بیاوری؟
نامهام باید کوتاه باشد، ساده باشد،
بیحرفی از ابهام و آینه،
از نو برایت مینویسم:
حال همه ی ما خوب است،
اما تو باور نکن.
سید علی صالحی،
مرجع: یادداشتهای یک دانشجو،(دکلمه با صدای زندهیاد خسرو شکیبایی)
به همه دوستانم و عزیزانم: سلام. حال همه ما خوب است. اما تو باور نکن.
گزیده:
از این که به من دروغ گفتی، ناراحت نیستم. از این که دیگر نمیتوانم به تو اعتماد کنم، بسیار ناراحتم. (نیچه ؟ )
فرهاد
۱۵ مرداد ۱۳۸۸ در ۰۰:۰۰سلام. سایت عالی و جذابی داری.
به من هم تو وبلاگم سر بزن.
منتظرتم.
آدرس من:
feri2020.blogfa.com
رامین
۱۵ مرداد ۱۳۸۸ در ۰۰:۰۰روزی در جمهوری دموکراتیک آلمان سابق یک کارگر آلمانی، کاری در سیبری پیدا می کند. او که می داند سانسورچی ها همه نامه ها را می خوانند، به دوستان اش می گوید، بیایید یک رمز تعیین کنیم؛ اگر نامه ایی که از طرف من دریافت می کنید با مرکب آبی معمولی نوشته شده باشد، بدانید هر چه نوشته ام درست است. اگر با مرکب قرمز نوشته شده باشد، سراپا دروغ است.
یک ماه بعد دوستان اش اولین نامه را دریافت می کنند که در آن با مرکب آبی نوشته شده است:
این جا همه چیز عالی است؛ مغازه ها پر، غذا فراوان، آپارتمان ها بزرگ و گرم و نرم، سینماها فیلم های غربی نمایش می دهند و تا بخواهی دختران زیبای مشتاق دوستی وجود دارد. تنها چیزی که نمی توان پیدا کرد مرکب قرمز است.
http://managersclub.persianblog.ir/post/698/
——-
حال ما خوبه اما شما باور نکن …
فرهاد
۱۵ مرداد ۱۳۸۸ در ۰۰:۰۰سلام. سایت عالی و جذابی داری.
به من هم تو وبلاگم سر بزن.
منتظرتم.
آدرس من:
feri2020.blogfa.com
رامین
۱۵ مرداد ۱۳۸۸ در ۰۰:۰۰روزی در جمهوری دموکراتیک آلمان سابق یک کارگر آلمانی، کاری در سیبری پیدا می کند. او که می داند سانسورچی ها همه نامه ها را می خوانند، به دوستان اش می گوید، بیایید یک رمز تعیین کنیم؛ اگر نامه ایی که از طرف من دریافت می کنید با مرکب آبی معمولی نوشته شده باشد، بدانید هر چه نوشته ام درست است. اگر با مرکب قرمز نوشته شده باشد، سراپا دروغ است.
یک ماه بعد دوستان اش اولین نامه را دریافت می کنند که در آن با مرکب آبی نوشته شده است:
این جا همه چیز عالی است؛ مغازه ها پر، غذا فراوان، آپارتمان ها بزرگ و گرم و نرم، سینماها فیلم های غربی نمایش می دهند و تا بخواهی دختران زیبای مشتاق دوستی وجود دارد. تنها چیزی که نمی توان پیدا کرد مرکب قرمز است.
http://managersclub.persianblog.ir/post/698/
——-
حال ما خوبه اما شما باور نکن …
پويا
۱۶ مرداد ۱۳۸۸ در ۰۰:۰۰سلام استاد جان
چه خوشحال شدم که دیدم دوباره مطلب گذاشتین،گمان می کردم کرختی من واگیر دار شده و خدایی نکرده شما رو هم گرفته!حال ما هم بهتر از شما نیست ولی به حرفهایتان که فکر می کنم می بینم همان تمرکز بهترین علاج این حال است،دارم سعی می کنم دوباره پویا شوم،انشالله
پويا
۱۶ مرداد ۱۳۸۸ در ۰۰:۰۰سلام استاد جان
چه خوشحال شدم که دیدم دوباره مطلب گذاشتین،گمان می کردم کرختی من واگیر دار شده و خدایی نکرده شما رو هم گرفته!حال ما هم بهتر از شما نیست ولی به حرفهایتان که فکر می کنم می بینم همان تمرکز بهترین علاج این حال است،دارم سعی می کنم دوباره پویا شوم،انشالله
کورش
۱۷ مرداد ۱۳۸۸ در ۰۰:۰۰سلام استاد !!!
بعد از مدتها از اینکه وبلاگتان آپدیت کرده و مطلب نوشته اید بسیار خوشحالم
امیدوارم که رکود جهانی روی وبلگ شما تاثیر گذار نباشد
راستش خیلی نگرانتان شده بودم از این که هستید و می نویسید خدا را شکر میکنم
حال ما هم بهتر از شما نیست
کورش
۱۷ مرداد ۱۳۸۸ در ۰۰:۰۰سلام استاد !!!
بعد از مدتها از اینکه وبلاگتان آپدیت کرده و مطلب نوشته اید بسیار خوشحالم
امیدوارم که رکود جهانی روی وبلگ شما تاثیر گذار نباشد
راستش خیلی نگرانتان شده بودم از این که هستید و می نویسید خدا را شکر میکنم
حال ما هم بهتر از شما نیست
ازگمی
۱۸ مرداد ۱۳۸۸ در ۰۰:۰۰خدا را شکر که :حال همه شما خوب است. حال همهی ما هم خوب است 😉
زگمی
۱۸ مرداد ۱۳۸۸ در ۰۰:۰۰میگن توی اوین همون غذائی را میدهند که جناب وزیر تناول میکنند. توی کهریزک چطور بود.
ازگمی
۱۸ مرداد ۱۳۸۸ در ۰۰:۰۰خدا را شکر که :حال همه شما خوب است. حال همهی ما هم خوب است 😉
اعرابی
۱۹ مرداد ۱۳۸۸ در ۰۰:۰۰سلام
خوشحالم که پست جدید گذاشتید
سالم باشید
« روزگار غریبی است نازنین»
علیرضا اسماعیلی
۱۹ مرداد ۱۳۸۸ در ۰۰:۰۰سلام استاد
خیلی وقت بود منتظر مطلب جدیدتان بودیم. دلمان تنگ شده بود.
یاسینه
۲۱ مرداد ۱۳۸۸ در ۰۰:۰۰سلام استاد
امیدوارم شما خوب باشید ، من که نیستم
دلتنگ نوشته هاتون بودم ، هر چند وقت یه سری میزدم ولی به روز نبودید
خوشحالم که دوباره نوشتید و به امید دیدار…
یاسینه
۲۱ مرداد ۱۳۸۸ در ۰۰:۰۰سلام استاد
امیدوارم شما خوب باشید ، من که نیستم
دلتنگ نوشته هاتون بودم ، هر چند وقت یه سری میزدم ولی به روز نبودید
خوشحالم که دوباره نوشتید و به امید دیدار…
نیوشا
۲۱ مرداد ۱۳۸۸ در ۰۰:۰۰پیش از این نیز حال ما بهتر از این نبود..