درد مشترک(۲)

  • یوسف مهرداد

پس از نوشتن مطلب درد مشترک به نقل از وبلاگ رادمان، آقای ابوذر نوذری پیشنهاداتی در این زمینه ارائه داده‏اند که ضمن تشکر از ایشان، پیشنهاداتشان در ادامه آورده شده است:

«همه اینها مشکلاتی هستند که تقریبا به طور عام در سایر صنایع کشور هم دیده می شوند، که البته با شدت و ضعف همراه می باشند. شاید به نوعی بتوان گفت در ایران، در کل تولید مزیت بالایی ندارد. که همه این موارد ناشی از ضعف اساسی ما در ایران، یعنی مدیریت است. نقطه ضعفی که متاسفانه از بالاترین سطوح تا پایین ترین سطوح در کشور و در همه عرصه ها به وضوح دیده می شود.
و اما به نظر من نرم افزار پچیدگی ها و حالات خاص خود را دارد. و در این میان مسئولیت این ضعف ها را شاید نتوان متوجه یک گروه خاص نمود. می توان با اندکی تقریب سهم دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی، مدیران و صاحبان صنعت نرم افزار، پرسنل و افراد فعال در این صنعت را در این رکود، رخوت و بی نظمی به یک اندازه دانست. البته به نظر من سهم دولت و دستگاه های سیاست گذاری صنعتی کشور در این میان کمی بیشتر است. متاسفانه علیرغم تاکید دولت های مختلف بر مساله فناوری اطلاعات ولی در هیچ یک از آنها به صنعت نرم افزار توجه جدی نشده است.
اما به نظر من راهکارهایی که در این حوزه برای نجات شرکت های نرم افزاری می توان مطرح کرد عبارتند از :

  • آغاز یک حرکت نرم و تدریجی در راستای تغییر دیدگاه در تولید نرم افزار از رویکرد استادکاری به رویکرد مهندسی
https://bibalan.com/?p=208
یوسف مهرداد

یوسف مهرداد


کانال تلگرام

نظرات (7)

wave
  • علی

    ۲۵ خرداد ۱۳۸۷ در ۰۰:۰۰

    ممنون از نظر لطف شما نسبت به نوشته درد مشترک و تعریفی که فارغ از تعارف خود را شایسته آن نمی دانم.
    اما در مورد نوشته آقای نوذری به نظرم به نکات درستی اشاره کرده اند. مخصوصا آنجا که نوع تفکر را در شرکت نرم افزاری کارگاهی دانسته اند و صنعتی شدن آن را خواستار شده اند را بسیار درست می دانم.
    به نظرم می توان به راه حل ها و پیشنها ها این را هم افزود که نهادهایی وظیفه استاندارد سازی برخی مفاهیم را به عهده گیرند و بر تولیدات شرکتهای نرم افزاری نظارت مستمر داشته باشند. صنعت نرم افزار نیز مانند هر صنعت دیگری باید ارزیابی شودف نه بر اساس درآمد و یا بر اساس تعداد نیروی انسانی. بلکه بر اساس محصولی که تولید می کند که چقدر منطبق بر این استاندارد هاست.
    امیدوارم به زودی این راهکارها تکمیل شود و به یک جمع بندی نهایی در این زمینه برسیم.
    همین!

    پاسخ
  • علی

    ۲۵ خرداد ۱۳۸۷ در ۰۰:۰۰

    ممنون از نظر لطف شما نسبت به نوشته درد مشترک و تعریفی که فارغ از تعارف خود را شایسته آن نمی دانم.
    اما در مورد نوشته آقای نوذری به نظرم به نکات درستی اشاره کرده اند. مخصوصا آنجا که نوع تفکر را در شرکت نرم افزاری کارگاهی دانسته اند و صنعتی شدن آن را خواستار شده اند را بسیار درست می دانم.
    به نظرم می توان به راه حل ها و پیشنها ها این را هم افزود که نهادهایی وظیفه استاندارد سازی برخی مفاهیم را به عهده گیرند و بر تولیدات شرکتهای نرم افزاری نظارت مستمر داشته باشند. صنعت نرم افزار نیز مانند هر صنعت دیگری باید ارزیابی شودف نه بر اساس درآمد و یا بر اساس تعداد نیروی انسانی. بلکه بر اساس محصولی که تولید می کند که چقدر منطبق بر این استاندارد هاست.
    امیدوارم به زودی این راهکارها تکمیل شود و به یک جمع بندی نهایی در این زمینه برسیم.
    همین!

    پاسخ
  • پویا

    ۲۶ خرداد ۱۳۸۷ در ۰۰:۰۰

    باسلام
    مواردی که مطرح شد همگی درست و باید هستند و علاوه بر آنها من دلیل دیگری که برای عدم توانایی تبدیل تولید کارگاهی به تولید صنعتی می بینم آن است که نرم افزار در کشور ما در صنعت و امور مشتریانش -مخصوصا دولت -نقش کلیدی و حیاتی ندارد چرا که سطح دانش آی تی پایین بوده و در مقابل استفاده از آن همیشه مقاومت وجود دارد واین خود زمینه ساز از اولویت افتادن پارامتر کیفیت در نرم افزار برای رقابت میشود -به جای آن رانت معیار اصلی بازار است-که این نیز خود منجر به عدم نیاز به آموزش نیروی انسانی،تعهد متقابل و حداقل میان مدت بین سازمان تولید کننده نرم افزار و نیروی انسانی آن،عدم نیاز به افزایش هزینه های تولید با کار استاندارد و سیستماتیک و… می گردد .خلاصه من فکر میکنم تا زمانی که بزرگترین مشتری بازار نرم افزار ایران دولت با مدیریت غریبه با آی تی و با اینرسی سکون متمایل به روشهای سنتی است انگیزه ای برای استاندارد سازی و سایر پارامتر های مهندسی نرم افزار برای تولید نرم افزار وجود ندارد ،چراکه برای این مشتری اصلی م ا نرمافزار نه تنها مولد یک ارزش افزورده و چراغ راه مدیریت نیست بلکه مانع و ابزاری لوکس و دست پاگیر در سازمان است.بای مثال چند سازمان می شناسید که بخش عظیمی از کارکنانش از وجود نرمافزارهای جاری سازمان ننالندو آنها را دست و پاگیر ننامند و یا جنذ سازمان را می شناسید که از دادهای نرم افزارهایشان برای شنات بیشتر و وضعیت ساازمانشان اطلاعات و از آن دانش تولید کنند؟

    پاسخ
  • بهروز

    ۲۶ خرداد ۱۳۸۷ در ۰۰:۰۰

    سلام
    من نیز با نظر آقای نوذری در مورد آغاز یک حرکت تدریجی و نرم موفق هستم و باید قبول کنیم که تغییر یک فرآیند تدریجی و زمانبر است که در بحثی که قبلا در مورد نیروی انسانی با آقا پویا داشتم به آن اشاره کردم.
    اما سخنان آقا پویا فکر کنم خیلی واقع بینانه و از روی تجربه باشد چون من خودم یکبار درگیر کاری شدم و دیدم که یک مدیر سنتی و البته همه کاره یک سازمان دولتی چگونه مانع شکل گیری یک سیستم جامع و بروز در آن سازمان شد و یک مدیر جوان و خوشفکر در زمینه آی تی را چگونه بایگوت کرد.
    اما من یک سوال از آقای واحد و بقیه دوستان داشتم به نظر شما چه نهادی و یا چه کسانی باید استاندارد سازی ها را انجام دهند؟ مدیران ارشد کشور! باز یک مثال می زنم مثلا وزیری که سرعت ۵۶ را برای اینترنت در ایران مناسب می داند یا همکار بغل دستی اون فرد. آیا آنها واقعا به این چیزها فکر می کنند؟ جواب من نه است، چون اکثر مدیرانی که در راس قرار دارند همانطور که آقا پویا هم اشاره کرده اند با این موضوع غریبه و نا آشنا هستند. (استاد واحد من چندتا سوال دیگر دارم که بعدا می پرسم چون در اکثر نوشته های شما من اول متن چند تاسوال در ذهنم مطرح می شه ولی تا آخر متن به اکثر سوالاتم پاسخ داده می شه)
    موفق باشید

    پاسخ
  • طاهري راد

    ۱ تیر ۱۳۸۷ در ۰۰:۰۰

    سلام استاد خسته نباشید.

    با تشکر

    پاسخ
  • طاهري راد

    ۳ تیر ۱۳۸۷ در ۰۰:۰۰

    سلام

    استاد خسته نباشید. چی شد ، خبری نشد.

    پاسخ
  • طاهري راد

    ۳ تیر ۱۳۸۷ در ۰۰:۰۰

    سلام

    استاد خسته نباشید. چی شد ، خبری نشد.

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای خروج از جستجو کلید ESC را بفشارید