روز غیرعادی

  • یوسف مهرداد

فرض کنید که شبی از محل کارتان با شما تماس گرفته و به اطلاع شما رسانده شود که «فردا به دلایلی شرکت/مؤسسه/سازمان تعطیل است. لطفاً تشریف نیاورید». برنامه شما برای این تعطیلی ناخواسته و برنامه‌ریزی نشده چه خواهد بود؟

گزیده:
«کار و کوشش ما را از سه شر بزرگ می‌رهاند: ملالت و دلسردی، رذیلت و تباهی و فقر و نیازمندی. در هر جامعه‌ای که کارها بر اساس استعدادها تقسیم نشود، درواقع همه بی‌کارند.» فرانسوا ولتر
مرجع: ویکی گفتار

https://bibalan.com/?p=452
یوسف مهرداد

یوسف مهرداد


کانال تلگرام

نظرات (6)

wave
  • علی واحد

    ۲۵ مرداد ۱۳۹۰ در ۰۰:۰۰

    راستش موقعیت عجیبی است. از خواندنش هم مو بر تنم راست می شود جه به اینکه بشنوم.
    اما…
    چند سال پیش زمانی که احتمال درگیر شدن ایران در جنگ های منطقه ای یا فرامنطقه ای خبر روزنامه ها بود به این فکر می کردم که اگر واقعا جنگی رخ بدهد طبیعی است ما درگیر نیازهای اولیه تری خواهیم شد که شاید جای خرید و فروش نرم افزار در آن نباشد. آن زمان به این فکر می کردم که اگر چنین شرایطی نباشد و ما دیگر نتوانیم نرم افزار کار کنیم چه؟ راستش آن زمان متوجه شدم که اگر کار نرم افزاری نباشد احتمالا هیچ کار دیگری بلد نیستم و یا باید از گرسنگی بمیرم یا مسافرکشی بکنم!
    بنابراین برنامه ریختم که یک مهارت دیگر به جز مهارت های مهندسی نرم افزار هم پیدا کنم. مساله ای که هنوز هم آنطور که باید و شاید به آن نپرداختم.
    اما سوال شما که مرتبط با محل کار است به نظرم یک مقدار مشخص تر است و احتمال وقوع آن بیشتر از چیزی که آن روزها در فکر من بود و شاید برای همه کسانی که زندگیشان وابسته به یک محل کار مشخص باشد مطرح باشد(طبیعتا در دامنه احتمال وقوع متفاوت)
    فکر کنم اگر روزی یکهو از خواب بیدار شوم و رادمان نباشد…. به دنبال کار دیگری می گردم!!! اگر نتوانم شرکت بزنم احتمالا تقاضای کار در یک شرکت دیگر را می دهم. چون در این چند ساله تقریبا همه پست های کاری یک شرکت نرم افزاری را در یک شرکت تست کرده ام جایگاه شغلیش خیلی برایم مهم نیست. شاید هم جدی تر مجددا وارد فضای تدریس شوم. تا خدا چه خواهد!

    ———————————————–
    آقای مهندس واحد عزیز
    سلام،
    قبل از هر چیز برای مطالبی که در وبلاگتان می‌نویسید، تشکر می‌کنم. همواره مطالعه کرده و استفاده می‌برم.
    بیدار شدن این گونه بسیار دشوار خواهد بود. بیش از آن چه که تصورش را بتوان کرد. اگر قرار باشد چنین اتفاقی رخ دهد، تنها خواسته‌ام این است که زودتر رخ دهد که انگیزه، رمق و توانی برای تغییرات بنیادین وجود داشته باشد.

    به امید دیدار
    یوسف مهرداد

    پاسخ
  • ایلیا

    ۲۷ مرداد ۱۳۹۰ در ۰۰:۰۰

    خیلی رویاییه! صبح دیر از خواب پا میشم و بعدش می رم سراغ اون کارایی که لازمه وسط هفته انجام بدی (مثل مراجعه به اداره یا هر جایی که بعد از ساعت کاری تعطیله طبعا!) ولی هیچ وقت به دلیل سر کار بودن نمی رسی انجامشون بدی.

    ——————————————————
    ایلیای عزیزم
    سلام،
    ایده خیلی خوبی است. امیدوارم که رویای شما به زودی به واقعیت تبدیل شود.
    روش شما برای شرایطی خوب است که کارهای عقب‌افتاده‌ای داشته باشید که نیاز به هماهنگی نداشته باشد مثل کارهای اداری یا کارهای مربوط به ادارات دولتی. برای کارهایی که نیاز به کسب توافق طرفها باشد مثل برگزاری جلسه یا دید و بازدید، نمی‌توان به سرعت اقدام کرد.
    شاد باشید و تندرست
    یوسف مهرداد

    پاسخ
  • امیر جلیلی

    ۲۸ مرداد ۱۳۹۰ در ۰۰:۰۰

    سلام..
    راستش یه روز اینقدر زیاد نیست که بشه براش برنامه ریزی کرد. اگه به من باشه خوب استراحت میکنم. باقی مانده کتاب روش کاربردی تحلیل نیازمندی های نرم افزار که تا صفحه ۱۲۵ خوانده ام را تا جایی که بتوانم میخوانم.
    و این وسط یک البته بزرگ هم هست و اون اینکه برای ماها که متاهل هستیم یه روز و دو روز که چیزی نیست. اگه ۳ ماه هم باشه همسر محترم عین آب خوردن واسه اون ۳ ماه برنامه میچینن. اونم ساعت به ساعتش رو 😆 😉

    ————————————–
    آقای مهندس جلیلی عزیز
    سلام،
    آرزو می‌کنم یک تعطیلی ناخواسته برای شما فراهم شود که هم به قدر کفایت استراحت کنید و هم خواندن کتاب را به پایان برسانید و لطف کرده نظراتتان را برایم ارسال کنید.
    منتظر دریافت نظرات شما درباره کتاب هستم.
    شاد و تندرست باشید
    یوسف مهرداد

    پاسخ
  • محمد

    ۲۸ مرداد ۱۳۹۰ در ۰۰:۰۰

    به آقای واحد:

    فکر کنم منظور آقای مهرداد تعطیلی یک‌روزه بود، نه دائمی!

    ——————————–
    آقا محمد،
    سلام
    حق با شماست. منظورم تعطیلی ناخواسته یک روزه بود، اما با خواندن نظر آقای مهندس واحد مو بر تنم سیخ شد که اگر روزی بگویند که دیگر نباید در حوزه نرم‌افزار کار کنی، چه خواهد شد و چه کاری می‌توانم انجام دهم. این شرایط برای ورزش‌کاران زیاد اتفاق می‌افتد. اما اگر آن شرایط برای ما محقق شود (مثلاً منشوری آی تی شویم یا دوپینگ آی‌تی کرده باشیم 😆 😉 ) چه کاری از دست‌مان بر می‌آید؟

    به امید دیدار
    یوسف مهرداد

    پاسخ
  • پویا

    ۲۹ مرداد ۱۳۹۰ در ۰۰:۰۰

    استاد عزیز اگر بنده جای شما بودم از صبح تا به شب را فیلم می دیدیم،این همه فیلم خوب از کارگردانهای خوب ، فراموش می کردم که یک مهندس کامپیوترم و باید هر دقیقه دست به مطالعه یا کار باشم،آن روز را به سبک یک نوجوان دبیرستانی طی می کردم،یک روز سرشار از تنبلی، فیلم ، پرخوری و چرتهای میان وعده

    پاسخ
  • النا

    ۸ شهریور ۱۳۹۰ در ۰۰:۰۰

    فقط می خوابم فقط و بعد که بیدار شدم به آهنگ گوش می دم و بعد تلویزیون و دوباره خواب

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای خروج از جستجو کلید ESC را بفشارید