شوخی با اقتصاد: چرا همسایه‌ام ماشینم را تحویل پلیس داد؟

  • یوسف مهرداد

اقتصاددان عزیز
در محله‌ای که سابقا زندگی می‌کردم، یکبار ماشینم را برای مدت کوتاهی در جاپارک همسایه‌ام پارک کردم. همسایه‌ام ماموران را خبر کرد و آنها جریمه‌ای ۱۲۰‌دلاری کف دستم گذاشتند.

نکته اینجاست که او اصلا ماشین نداشت و در آن خیابان حداقل ۳۰ جای پارک دیگر خالی بود. همچنین می‌دانست که ماشین متعلق به من است و ما تا آن زمان هیچگونه برخورد شخصی با هم نداشتیم. تنها چیزی که از این کار نصیب همسایه‌ام شد، نفرت من بود و من هم ۱۲۰‌دلار از دست دادم. سوالم این است که چرا او به جای این کار ماشینم را نادیده نگرفت، یا خیلی ساده در خانه‌ام را نزد تا من ماشینم را فورا جابه‌جا کنم. در این صورت حداقل یک نوشیدنی هم مهمان من می‌شد. چه دلیل عقلایی می‌تواند او را به انجام این کار واداشته باشد؟
با ارادت، جرمی
جرمی عزیز
حق داری که متعجب شده باشی. آشکارا این همسایه‌ات در وضعیتی که گفتی موقعیت چانه‌زنی‌اش را حداکثر نکرده است. با این وجود من فکر می‌کنم هم چنان بتوان ردپایی از منطق را در پس رفتارش مشاهده کرد.
نظریه بازی‌ها راهی است که اقتصاددانان از طریق آن تحلیل می‌کنند که وقتی دو نفر یا بیشتر به مذاکره، همکاری یا رقابت با یکدیگر می‌پردازند، چه اتفاقی می‌افتد. اساس نظریه بازی بر این است که هر طرف انتظار دارد دیگری در مقابل عمل احتمالی‌اش چگونه واکنش نشان دهد.
نظریه بازی‌ها نشان می‌دهد که مواقعی هست که در آن غیر‌عقلایی بودن (حال واقعی یا تصنعی)، استراتژی بسیار کارآیی است. کسی که به نظر می‌رسد منطق و حرف حساب حالی‌اش نمی‌شود، گاها تا حد زیادی به خواسته‌هایش می‌رسد. مثلا نوزادان، تروریست‌ها، یا رییس اداره‌ات را در نظر بگیر.
بنابراین شاید همسایه‌ات حساب کرده که اگر حالا به تو نشان دهد که کاملا آماده تنبیه کردنت است، حتی اگر هیچ نفع فوری برایش نداشته باشد، در بلند مدت به سودش خواهد بود. ممکن است غیر‌عقلایی به نظر برسد، اما غیر‌عقلایی بودنش عقلایی است.
تیم هارفورد، مجید روئین پرویزی
مرجع: روزنامه دنیای اقتصاد

گزیده:
داوریِ درست، زاییده‌ی تجربه و تجربه، زاییده‌ی داوری نادرست است.

https://bibalan.com/?p=834
یوسف مهرداد

یوسف مهرداد


کانال تلگرام

نظرات (7)

wave
  • سینا

    ۳۰ اردیبهشت ۱۳۸۸ در ۰۰:۰۰
    پاسخ
  • سید محسن

    ۱ مرداد ۱۳۸۸ در ۰۰:۰۰

    سلام

    بسیار جالب و شنیدنی بود

    ببینم احیانا رامسری که نیستی ها !

    من دانشجوی فناوری اطلاعات مشهد هستم ( رامسری)

    اسمهایی مثل جواهرده یا اربه کله و گرسماسر و … هم بد نبود

    موفق باشی 😆 😆

    پاسخ
  • بهرام

    ۲ مرداد ۱۳۸۸ در ۰۰:۰۰

    خوب بود . با نام برنامه نویسی دلفی لینکم کن تا من هم لینکت کنم

    پاسخ
  • ازگمی

    ۲ مرداد ۱۳۸۸ در ۰۰:۰۰

    کجائی؟ سواحل دبی؟مالزی؟ هندوستان و یا انالتالیا؟ هر کجا هستی باش ولی مواظب خودت باش!

    پاسخ
  • بهرام

    ۳ مرداد ۱۳۸۸ در ۰۰:۰۰

    وبلاگ خوبی داری . می خواستم وبلاگ منو با نام برنامه نویسی دلفی لینک کنی . خبر بده تا من هم وبلاگ تو رو لینک کنم

    پاسخ
  • بیک محمدی

    ۴ مرداد ۱۳۸۸ در ۰۰:۰۰

    سلام استاد
    خوبین؟
    دیگه چه خبر؟
    پیداتون نیست
    ایشالله که خیره
    به من سر بزنید

    پاسخ
  • طاهری راد

    ۸ مرداد ۱۳۸۸ در ۰۰:۰۰

    سلام

    آقا مهرداد کجایی، نکنه قصد سفر داری یا سرتون شلوغه

    هر جا هستید

    خدانگهدار شما باشه

    با تشکر

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای خروج از جستجو کلید ESC را بفشارید