علم نوین

  • یوسف مهرداد

سمینار روش کاربردی تحلیل نیازمندی‌های نرم‌افزار هفته پیش برگزار شد. استقبال هم خیلی خوب و بیشتر از انتظار برگزارکنندگان و حتی خودم بود. خودم را آماده کرده بودم که بعد از پایان سخنرانی‌ام با انبوهی از پرسش‌های شرکت‌کنندگان مواجه شده، پاسخ‌گو باشم. ولی این‌گونه نشد. دلیلش را نمی‌دانم، قصد نقد عزیزان را نیز ندارم، چرا که اگر خودم نیز جزو شرکت‌کنندگان بودم با وجود پرسش‌های زیاد، پرسشی نمی‌پرسیدم. اما این اتفاق مرا به یاد نوشته‌ای از استاد گرامی جناب آقای دکتر رضا منصوری در گزارش کامپیوتر شماره ۱۹۰ انداخت. ایشان در مقاله‌ای با عنوان «فرهنگ علم در ایران و تحول آن در سی سال اول انقلاب اسلامی» می‌نویسد:

«بدون شک ما در دوران گذرا به فرهنگ مدرن علمی و جذب مدرنیت از مجرای علم نوین هستیم. هنوز زود است که بتوان گفت چه وقت مرحله گذار سپری می‌شود و ما وارد مرحله جدید خواهیم شد که در آن اجتماع علمی به وجود آمده است و گفتمان علمی و اقتدار آن شروع شده است. بعید است این مرحله زودتر از چند دهه اتفاق بیفتد. آنچه مهم است این است که تشخیص بدهیم به راه افتاده‌ایم و ایرادها و مشکلات این دوران را تشخیص بدهیم و در رفع آن بکوشیم. مراکز علمی درخشان داخل کشور نقشی تعیین‌کننده در این گذار دارند، بهتر است بکوشند نقش خود را درست به عهده بگیرند. …

در اینجا مایلم به چند نکته اشاره کنم که تاکنون مغفول مانده است و در مباحثات مرتبط با این دوره گذرا مطرح نشده است. هرگاه توجه کنیم که ماهیت علم نوین برهم کنش میان دانشگران و توافق در اجتماع علمی است، به اهمیت نقش بحث و پرسش و پاسخ واقف می‌شویم. ما به دلیل فرهنگی هنوز عادت داریم گزاره‌هایی بیان کنیم که دیگران بپذیرند، یا به احترام سکوت کنند،‌ در آموزش و چه در همایش‌های پژوهشی این چنین است. دانشجویان و پژوهشگران ما کمتر عادت به سؤال و مناظره دارند. گاهی خجالت می‌کشند، گاهی تصور می‌کنند چون کم می‌دانند نباید بپرسند. باید این جو شکسته شود. باید به عمد به پرسیدن دامن زد،‌ ترغیب کرد، اجازه داد؛ چه در کلاس درس و چه در سمینارها و همایش‌ها. علم مدرن هیچ تقدسی ندارد، روش دارد، فن دارد، اما تقدس ندارد. پس از هر چه می‌توان سؤال کرد، و هر چه سؤال بیشتر، برای علم و پیشرفت آن بهتر. ما باید درآموزش و پژوهش به این پرسیدن‌ها دامن بزنیم. در سخرانی‌ها در همایش‌ها وقت بسیار بیشتر برای پرسیدن بگذاریم نه اینکه بعد از یک ساعت سخنرانی رئیس جلسه اعلام کند تنها وقت برای یک سؤال است! علم نوین محمل بحث و جدل و تعامل ایده‌ها است. هیچ کس بر دیگری حقی ندارد. این اجتماع علمی است که به دانشگر اعتبار می‌دهد نه شخص یا کتابی خاص!»

پانوشت:
متن کامل مقاله را در اینجا نیز می‌توان مطالعه کنید.

گزیده:
«تبختر تاریخی به ما اجازه نمی دهد بپذیریم که کشوری عقب مانده هستیم. از طرف دیگر بهت حاصل از برخورد ما با پیشرفتهای کشورهای صنعتی از صد و پنجاه سال پیش تاکنون ضربه‌ی سنگینی به پیکره جامعه ما زده است. این است که هر وقت بتوانیم درد خود را با خیالپردازی تسکین می‌دهیم. بسیاری از مسوولان و مدیران کشور ما ترجیح می‌دهند کذبی پخش شود که مردم را آرامش دهد و دردهای ناشی از عقده پیشرفت را تسکین دهد تا اینکه حقیقت پخش بشود و مردم را به درد آورد. معمولا استدلال این است که نباید خوش بینی و امید را از مردم گرفت. غافل از اینکه امید کاذب بسیار زیان آور تر است و تسکین دردهای اجتماعی با پخش کذب زیانی بیش از پخش مواد مخدر دارد. […] جامعه هیچگاه از این طریق به پیچیدگیهای راه پیشرفت و رفع عقب ماندگی دست نخواهد یافت. همواره به ساده انگاری روی خواهد آورد و در نتیجه پس از چند نسل متوجه تخدیر خود خواهد شد و خدا نکند که دست به انتقام بر دارد».
منبع: ویکی گفتار

https://bibalan.com/?p=440
یوسف مهرداد

یوسف مهرداد


کانال تلگرام

نظرات (1)

wave
  • ازگمی

    ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۰ در ۰۰:۰۰

    گزیده شما حرف درست و عجیبی است. آدم را می تکاند.

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای خروج از جستجو کلید ESC را بفشارید