یادم نمیآید که در جایی خواندم یا از کسی شنیدم که تحقیقی در مورد اینکه چرا نرمافزار در ایران مانند سایر صنایع رشد نکرده انجام شده و نتیجه تحقیق این بوده که مهمترین عامل عدم گسترش نرمافزار به عنوان یک صنعت این موضوع دانسته شده بود که پیشروان این حرفه، افراد فنی بودهاند و نه افراد کاسب (business man). بگذریم.
اگر مدیری از شما پرسید که معماری نرمافزار چیست، چه جوابی به وی میدهید؟
از دید مدیریت، معماری نرمافزار از سه جنبه قابل بررسی است:
اول: معماری (architecture)مفهومی از جنس طراحی و غیرقابل مشاهده و مرتبط با طراحی سیستم نرمافزاری است. معماری مرتبط با تصمیمات مهمی در مورد ساخت یا خرید مؤلفههای مهم سیستمی است که میخواهد تولید شود. از این رو در پی انجام معماری، مشخصات مؤلفههای مورد نیاز، استخراج و از این رو هزینه و زمان تولید مؤلفههایی که باید تولید شوند و نیز هزینه و زمان خرید و مونتاژ مؤلفههای قابل خریداری و … مشخص خواهد گردید.
دوم: معماری مبنا(baseline architecture) خروجی قابل مشاهده و قابل اجرا که در حقیقت بخشی از سیستم نرمافزاری است که جهت اثبات انتظارات از قبل تعیین شده سیستم(کارکردها و معیارهای کیفی مکتوب در مستند چشمانداز – Vision) مطابق با معیارهای کسب و کار پروژه یا محصول (هزینه، سود، زمان، تکنولوژی، پرسنل و … مندرج در مورد کسب و کار پروژه -business case) تولید میگردد.
سوم: توصیف معماری (architecture description) که بخشی از معماری مبناست و شامل مستندات متنی و تصویری به همراه مدلهای طراحی از معماری نرمافزار است. توصیف معماری در حقیقت پلی است بین مفهوم غیر شهودی (مفهوم معماری)و خروجیهای قابل مشاهده(معماری مبنا به عنوان نرمافزار قابل اجرا).
سئوال جدیدی مطرح میشود و آن این است که: از دید افراد فنی معماری دارای چه جنبههایی است؟
دیدگاهتان را بنویسید