چند وقت پیش با دوست گرامی و با تجربهام، آقا مرتضی، در مورد موضوعی با تبادل ایمیل، صحبت میکردیم که بد ندیدم بخشی از آن را با اصلاحاتی در اینجا بیاورم. امیدوارم مفید باشد.
سوال این بود که:
آیا در برنامه ریزی اسپرینت، احتمالا در هر اسپرینت باید هدف خاصی دنبال شود. یعنی منظورم این است که ما یک هدف خاصی رو مشخص میکنیم و برای رسیدن به اون هدف یک اسپرینت رو برنامهریزی میکنیم یا اینکه در یک اسپرینت هدف این است که مقداری کار انجام پذیرد
پاسخ:
در مورد اسپرینت، تعیین هدف الزامی است. اما ممکن است به صورت رسمی و فرمال وجود نداشته باشد مثلاً در پروژهای که به تازگی شروع شده، اقلام اولویتدهی شدهای وجود دارند که باید به ترتیب انجام شوند. اما در توسعهی محصول به خصوص زمانی که به محصول نسخه یک نزدیک شدهایم یا بعد از انتشار(Release) نسخه یک محصول وجود هدف الزامی است.
توصیهام این است که همیشه مالک محصول باید هدف مشخصی برای اسپرینت تدوین و اعلام کند. برخی از دلایلم را در زیر نوشتهام:
۱- هدف اسپرینت یکی از عوامل انتخاب و اولویتدهی اقلام بکلاگ برای اسپرینت جاری است.
مثال غیرنرمافزاری آن این است که شما ظرف یک ماه آینده دو تا جشن تولد در پیش دارید و بر خلاف همه ماهها، خریدهایتان در این ماه شامل آمادهسازی جشن تولد است. در حالی که همین هدف در اسفند تبدیل میشود به خرید شب عید. این که چه اقلامی میخرید تحت تأثیر هدف و بودجهتان است. هر چند بعضی چیزها مثل گوشت را همیشه میخرید.
وقتی تیم توجیه میشود که هدف اسپرینت چیست، میتواند به مالک محصول در انتخاب اقلام لازم برای تحقق هدف کمک کند. معمولاً مالک محصول تسلط کافی به ارتباطات بین اقلام ندارد. مثلاً نمیداند که خطای الف هم به هدف ب مرتبط است. یا این که برای جشن تولد فقط شیرینی و .. .لازم نیست بلکه تعمیر چراغ راهروی ساختمان هم ضروری است.
۲-یکی از شاخصهای ارزیابی مؤفقیت تیم در اسپرینت، میزان تحقق هدف آن است. به عبارت دیگر، بخشی از تعهد تیم، تحقق هدف اسپرینت است. در بازنگری اسپرینت (Sprint Review) یکی از ورودیهای مهم، هدف اسپرینت است. در پایان ماه از خانواده خواهیم پرسید که خوب ما که این همه خرج کردیم و هدفمان برگزاری جشن تولد بود، آیا جشن تولد به خوبی برگزار شد؟ آیا همه شاد و خندان بودند و رفتند؟
۳- هدف اسپرینت تحت تأثیر مسیر محصول(product roadmap) است که برای خیلی از شرکتهای ایرانی، واژهای غریب است. مالک محصول باید و باید مسیری برای محصول داشته باشد. در مثال جشن تولد، خانواده و به خصوص مادر خانواده باید بداند که در دی ماه دو تا جشن تولد دارد، در اسفندماه خرید شب عید دارد و در فروردین هم مسافرت دارد و همه اینها خرج دارد و حقوق همسر(ظرفیت تیم) هم محدود و مشخص است
۴- تعیین هدف اسپرینت یکی از روشهایی است که مالک محصول وادار میشود بیشتر به محصول فکر کند. از آنجایی که وی ممکن است بعضی مواقع جزییات را نتواند با ذینفعان پیش ببرد، مالک محصول مجبور است حتماً و حتماً تأیید ذینفعان را روی هدف اسپرینت داشته باشد. به عبارت ساده به آنها بگوید پولی که خرج میکنید قرار است برای چه هدفی هزینه شود. هر چه زمان اسپرینت بیشتر باشد، اهمیت این موضوع بیشتر است. در مثال جشن تولد، مادر خانواده به پدر خانواده میگوید که دو سوم بودجه ماه را صرف برگزاری جشن تولد خواهم کرد و پدر خانواده …. !
۵- اگر هدفی مشخص نشود، معمولاً عارضهی «کار میکنیم که کار کرده باشیم» پیش میآید(ببخشید، این اصطلاح مندرآوردی است). «کجا میروید؟ داریم میرویم خرید. چه میخواهید بخرید؟ نمیدانیم. برویم گشتی بزنیم!(پولها خرج میشود بدون آن که حواسمان به این باشد که هدف، برگزاری جشن تولد است)»
۶- روشهای چابک به شدت بر فرایندهای اعتمادپذیر(reliable) استوارند. فرایندهای اعتمادپذیر بر خلاف فرایندهای تکرارپذیر(repeatable) بر این اصل استوارند که «حرکت به سوی هدف با وجود روبروشدن با موانع». از این رو هدف اسپرینت عامل سازگاری و انطباقپذیری تیم با شرایط و موانع است.
۷- هدف اسپرینت یکی از عوامل سازماندهی کننده بازنگری اسپرینت است. به عبارت دیگر ذینفعان و مالک محصول میدانند که باید دنبال چه باشد و از شروع بحثها و مذاکرات خارج از محدوده اجتناب خواهند کرد. شاید این جمله که بارها تیمها آن را تکرار کردهاند به گوشمان آشنا باشد: «قرار نبود که در این مرحله این کارها را انجام دهیم، پس برای چه ما را متهم به کمکاری میکنید ؟!»
۸- نمونهها گواه این موضوعاند که وقتی برای تیمی مشخص میکنید که چه میخواهید، خلاقیت افراد برای تحقق خواسته شما افزایش مییابد. تیم خودمختار است به شکل دلخواه، هدف اسپرینت را تحقق بخشد. گاه در تیمها افرادی هستند که استاد پیداکردن راههای کوتاه و درست برای رسیدن به هدف هستند. این کار توانایی شخصی این گونه افراد را پررنگ و پرفایده برای تیم میکند.
گزیده:
«در زندگی باید دنبال دو هدف بود: یافتن آنچه میخواهیم و لذت بردن از آنچه داریم. تنها انسانهای باهوش به هدف دوم میرسند». لوگان اسمیت
برچسبها: Scrum اسکرام, Agile چابک
شهاب
۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲ در ۰۰:۰۰درود بر استاد عزیز
مطلب جالب و چالش برانگیزی بود.
سوالی بسیار مهم که در ذهنم پیش آمد آن بود که آیا میتوان برای هر اسپرینت هدفی را بصورت مشخص وضع نموده و به آن دست یافت ؟ برخی اوقات رسیدن به هدف بیش از یک اسپرینت بطول می انجامد.
آیا میبایست همانطور که برنامه ریزی را چند سطحی انجام می دهیم برای تعیین هدف نیز از این تکنیک استفاده کنیم ؟
بنظر من مزیت دیگر داشتن هدف آنست که موجب تعامل بیشتر و بهتر افراد در رسیدن به ارزشی مشترک میشود که خرسندی و موفقیت خوبی را در درونشان ایجاد مینماید.
شاد باشید.
ثابت فر
۱۳ خرداد ۱۳۹۲ در ۰۰:۰۰باسلام خدمت استاد ارجمند
در ابتدا از کتابی که معرفی کرده اید ممنون ،
و یک سوال :
در زمانهای انتشار محصول که فقط باگها در هر اسپرینت مورد توجه هستند چگونه هدف انتقال مییابد و چگونه میتوان هدف را ملموس تر کرد ؟ و آیا فقط اینکه بگوییم :خب در این اسپرینت بشینین باگها رو به ترتبیب اولویت انجام بدین