جناب آقای مهندس واحد در یک پیشنهاد بسیار شورانگیز و شادیبخش امر فرمودند که خبرهای خوب بنویسید. امیدوارم این کار پیدرپی و هر چند وقت یک بار با پیگیری و همت آقای مهندس انجام شود. ضمن سپاسگزاری و آرزوی شادکامی، این نوشته، انجام وظیفهای است کوچک به دعوت ایشان.
۱- هفته پیش جشن عروسی برادرزادهام در شمال بود. جای همه شما از جمله آقای مهندس، خالی بود. سه چهار روزی! که آن جا بودم هم فال بود، هم تماشا. بر خلاف عروسیهای تهران که بیشتر به مهمانی شبیه است، آنجا واقعاً عروسی بود. در خانه، در فضای سرسبز حیاط خانه، با حضور بستگان و هم محلیها(که خوشبخت بودم از دیدارشان)، با صدای موسیقی طبیعت: پرندگان و باران، با لباسها و رقصهای محلی گیلان.
۲- سمینار «نیازمندیهای چابک(agile requirements)» هم برگزار شد. اگر یاری دوستان و عزیزانم نبود، شاید به این خوبی برگزار نمیشد.
۳- دوست عزیزم، حامد، خبر داده که چند قسمت از سریال محبوبمان را دریافت کرده و تا چند روز آینده به دستم خواهد رساند. لحظهشماری میکنم برای دیدنش ( نکته: به دلیل کموقتی، فیلمها را سریالی میبینم، سریالها را …؟ )
گزیده یک:
« – بشنو از من. کودک من!
پیش چشم مرد فردا،
زندگانی – خواه تیره، خواه روشن –
هست زیبا، هست زیبا، هست زیبا. »
گلچین گیلانی
گزیده دو:
«انسان از آغاز وجود، خود را بسی کم شاد کردهاست. برادران، «گناه نخستین» همین است و همین! هرچه بیشتر خود را شاد کنیم، آزردن دیگران و در اندیشهٔ آزار بودن را بیشتر از یاد میبریم.»
نیچه، چنین گفت زرتشت
علی واحد
۱۶ تیر ۱۳۹۱ در ۰۰:۰۰ممنون از خبرهای خوبتان.
واقعیتش آن است که شدید من را هوایی کردید. دلم از آن عروسی های ساده ولی شاد و صمیمی می خواهد نه از این عروسی هایی که همه چیز ساختگی است. حتی قیافه آقای داماد!
در مورد سمینار شدید دلم می خواست شرکت کنم، اما متاسفانه تداخل داشت با یک جلسه مهم دندانپزشکی، این دندانهای خراب من آخرش کار دستم می دهند.
به هر حال از دیدن فایل ارائه هم استفاده بردم و هم حسرتم بیشتر شد.
باز هم ممنون!
همین!
—————————
جناب آقای مهندس واحد
سلام، وقت به خیر
امیدوارم به زودی به یک عروسی از آنهایی که دوست دارید، دعوت شوید. متأسفانه عروسی دیگری در پیش ندارم، وگر نه حتماً خواهش میکردم افتخار داده و در جشن شرکت کنید.
کم سعادت بودم که شما را در سمینار دیدار نکردم.
اگر پرسشی در مورد اسلایدهای سمینار داشتید، خوشحال خواهم شد پاسخگو باشم.
در اطلاعرسانی سمینار، شما قبول زحمت کردید و نقش پررنگی داشتید، باز هم سپاسگزارم.
شاد و تندرست باشید
مهرداد
محمدرضا حسن نژاد بی بالان
۲ مرداد ۱۳۹۱ در ۰۰:۰۰سلام جناب مهرداد
تبریک میگم، دل منم برای عروسی های شمال و فضای بی بالان تنگ شده است.
—————————————
سلام آقای دکتر،
خواهش میکنم.
به امید دیدار.
مهرداد
بهجت
۱۵ مرداد ۱۳۹۱ در ۰۰:۰۰مهندس سلام دلمون تنگ شده براتون..هنوزم میاییم اموزشگاه اینبار اما متاسفغانه شنبه ها و نمیتونیم ملاقاتتون کنیم…
😛
ایندفه عاروسی بود خبر ما هم بدد 😛
اون فیلمه چیه که قراره بیاره؟ما هم میخواییم 😛
—————————————————
سلام،
من هم دلم برای هر دو شما خوبان، تنگ شده.
به روی چشم. انشاءالله شما خبر عروسیتان را زودتر بدهید.
به امید دیدار
شاد باشید.
مهرداد