خاطرات: سجاد
همه چیز از مهر ۹۳ شروع شد! وقتی وارد کلاس شدم، صندلی های ردیف جلو جا نبود و ردیفای آخر نشستم، طولی نکشید که یک مرد با کت و شلوار وارد کلاس شد، نمیدونم شاید خوش شانس بودم که صندلی کنار من خالی بود، سر صحبت را با هم باز کردیم، بنظر آدم با تجربه […]
مهمترین دارایی شما
یکی از دوستانم که دو دختر کوچولوی خوشگل و زیبا دارد، به تازگی خانهاش را عوض کرده است. دوست عزیز من تصمیم میگیرد قبل از اسبابکشی، برای اولین بار، دخترها را به دیدن خانهی جدید ببرد. او رو به دو دخترها میکند و میگوید: “دو سه تا از وسایلتون رو بذارید توی یه کارتون، ببریم […]
ّبه دنبال φ
احتمالاً یکی از پروژههای سال آیندهام، پروژهی “به دنبال فی (Phi یا φ)” است. امیدوارم زود پیدایش کنم.
مهمانی خانواده ترجمه
دیروز پنجشنبه دوازدهم اسفند هزار و سیصد و نود و پنج، به خاطر چاپ جلد دوم کتاب با دوستان مترجم و عزیزم، و خانوادههایمان دور هم جمع شدیم. روز خوبی بود و خیلی هم خوش گذشت. جای شما خالی! گزیده: ویتو: وقت صرف خانوادَت میکنی؟ جانی فانتین: البته که میکنم. ویتو: خوبه. […]
با تیم ترجمه در محضر استاد
از مقدمه جلد دوم کتاب «اصول و روش کاربردی اسکرام»: “این کتاب به مرد بزرگی تقدیم شده است که زحمات خالصانه، بدون چشمداشت و بزرگوارانهی ایشان برای انفورماتیک ایران بر کسی پوشیده نیست. هر چند نیک میدانیم که «برگ سبزی است تحفهی درویش» اما «چه کند بینوا، ندارد بیش». امیدواریم این کار باعث شود که […]
گزارش یک Meetup
پیشگفتار: چند وقتی است که آقای مهندس رسولی در یکی از کشورهای اروپایی زندگی میکنند. ایشان لطف میکنند و برخی تجربههای خود را مینویسند و برایم ارسال میکنند. یکی از آخرین نوشتههای ایشان، تجربهی شرکت در یک Meetup بود که شرح آن در ادامه آمده است. از ایشان سپاسگزارم که زحمت کشیدند و گزارشی در […]