گردهمایی- هفت
گزیده:روز وصل دوستداران یاد بادیاد باد آن روزگاران یاد بادکامم از تلخی غم چون زهر گشتبانگ نوش شادخواران یاد بادگر چه یاران فارغند از یاد مناز من ایشان را هزاران یاد باد
گردهمایی- پنج
دو هفته پایانی، بسیار مهم و حیاتی بود. احمدآقا و آقامهدی خیلی زحمت کشیدند. خرید دفتر یادبود، مشخص کردن متن و سفارش بنرها، سفارش گل، میوه، شیرینی، هماهنگی برای اقامت دو مهمان عزیز، اطلاعرسانی محل برگزاری با نقشه و متن و خبررسانی برای به همراه داشتن عکس، مشخص کردن عکاس و فیلمبردار، طراحی فرم مشخصات، […]
مغایرتهای زمان ما
متن زیر را دوست خوبم آرش در یکی از نامههایش فرستاده است. برای خودم جالب بود. امیدوارم برای شما نیز چنان باشد. «ما امروزه خانههای بزرگتر اما خانوادههای کوچکتر داریم؛ راحتی بیشتر اما زمان کمتر.مدارک تحصیلی بالاتر اما درک عمومی پایینتر ؛ آگاهی بیشتر اما قدرت تشخیص کمتر داریم متخصصان بیشتر اما مشکلات نیز بیشتر؛ […]
گردهمایی – چهار
توضیح آقای علی عبداللهی در مورد نوشتههای قبلی: میخواهم به خوانندگان وبلاگ شما بگویم که آقای محمد داوری، مدیر مدرسه ما فقط یک مدیر مدرسه نبود که کارش اداره کردن صرف یک مجموعه باشد. او یک معلم اخلاق و یک انسان دوست داشتنی بود. ما بعد از ۱۸ سال رفتیم برای بزرگداشت مردی که در […]
گردهمایی – سه
نامهی زیر از نوشتههای محمدباقر است که یکی از روزهای قبل از گردهمایی از طریق ایمیل فرستاده شده بود. گزیده:ندارد.
گردهمایی – دو
احمدآقا با آقای داوری تماس گرفت و فهرستی از دانش آموختگان که شامل حدود ۸۰ نفر بود، از طریق فاکس دریافت نمود. خود ایشان زحمت کشید و این فهرست را وارد اکسل نمودند. برای هر سال سرگروهی انتخاب کردیم و مستقیماً با وی تماس گرفتیم. بعد از توجیه وی و تشریح جزئیات کار، از آنها […]